تأليفات و تعليمات

استاد الهی در سال ۱۳۳۶ ش بازنشسته شد و بعد از آن بود که به نحوی عمومی‌تر به تشریح مشرب فکری خود پرداخت. در این دوره است که دو اثر تحقیقاتیِ مهم و معتبر به نام‌های معرفت‌الروح و برهان‌الحق به همراه شرحی بر حماسه‌ی روحانیِ پدرش، شاهنامه‌ی حقیقت، با عنوان حاشیه بر حق‌الحقایق منتشر کرد(۱). و همزمان، ضمن تبیین جنبه‌های عملی مشرب فکری خود، آن‌ها را به تدریج در جلساتی، در پاسخ به سؤالات عده‌ای از دوستان و شاگردانش که در منزل شخصی او به دیدارش می‌آمدند، بیان می‌کرد.

گفتارهایی از آن دوران، که توسط چند تن از شاگردان استاد ثبت و ضبط شده بود، بعد از درگذشت استاد الهی، در سال ۱۳۵۳، در دو جلد با عنوان آثارالحق، به چاپ رسید، که گفتارهای منقول در این مقدمه، برگرفته از آن دو جلد است.(۲)

رنگ و بوی الهام و نشأت معنوی در این گفتارها آمیخته به برداشتی است عمیق از فطرت انسان، و تأکید دائمی بر بکار بستن عقل و آموخته‌ها و تبدیل آن‌ها به تجربه‌های عملی. گفتاری مربوط به آخرین سال‌های زندگانی استاد الهی گویای این معنی است که تعالیم استاد و طریقه‌ی آموزش‌هایش مستمراً از عمل و تجربه‌ی شخصی او سرچشمه گرفته است:

هیچ موضوعی را ناگفته نگذاشته‌ام، فقط درک مطلب و اراده لازم دارد؛ اراده هم ناشی از روح است. به هر کس، به هر اندازه که می‌توانست بفهمد گفته‌ام، اما آنچه در دلم هست هنوز به کسی نگفته‌ام. این چیزها که می‌گویم، قصدم حکایت نیست، بلکه پندیات است. تا خودم چیزی را عمل نکنم غیر ممکن است به کسی بگویم و هر نکته‌ای که از زبانم خارج شود تا عمقش را نسنجیده باشم، به طوری که نه در دنیا و نه در عقبا ایرادی بر آن نباشد، بیان نمی‌کنم. (آ۱، ۱۷۷۹ و ۱۷۸۸)

اگر در دنیا هم نباشم همیشه این چیزها را دوست دارم و روحم شاد می‌شود و لذت می‌برد: ببینم بستگانم با هم اتحاد و یگانگی دارند، دوئیت و من و تو ندارند، در کارهای خیر و خدمت به خلق کوشا هستند، در اعمال انسانیت و دل به دست آوردن پیشقدم‌اند. (آ۱، ۱۷۸۵)


۱. برهان‌الحق (چاپ اول، تهران: ۱۳۴۲؛ چاپ هفتم، ۱۳۶۴)؛ معرفت‌الروح (چاپ اول، تهران ۱۳۴۸؛ چاپ چهارم ۱۳۷۱)؛ و حاشیه بر حق‌الحقایق، شرح و تصحیح منظومه‌ی بلند پدرش، شاهنامه‌ی حقیقت (تهران ۱۳۴۶).

۲. نک ارجاع کامل به آثارالحق، پی‌نوشت ۵؛ هزار و دویست صفحه‌ی این دو مجلد به تنهایی برابر حداقل ده مجلد ترجمه‌ی انگلیسی کامل متن و حواشی است.