ساختار اصلی معرفتالروح: ايجاد و معاد
ساختار كلی و نحوهی طرح مباحث در این كتاب، چنان كه استاد الهی و خوانندگان اصلی آن نیز واقف بودند، منطبق با آن سنت دیرین و آشنای فلسفیست كه اساسش فیلسوف ایرانی، ابن سینا (۴۲۸ قمری / ۱۰۳۷ میلادی) بازمیگردد. ابن سینا میان مباحث فلسفی سنتی و الهیات و سمبولیزم اسلامی، به طرز روشمندی ایجاد توازن كرد و از آن به بعد تأثیر شیوهی ابن سینا در تقریباً همهی مكاتب فلسفههای شرقی و الهیات مشهود است.(۱) در درون آن چهارچوبِ وسیعِ علومِ الهی، كتاب معرفتالروح بیش از پیش یادآور اسلوب مجملنویسیِ خاص و محتوای فلسفی رسالهی كوتاه ملاصدرا موسوم به «اورنگ خرد» است.(۲) در رسالهی معروف ملاصدرا، همان مبانی اولیهی هستیشناسی، به ویژه برداشت خاص او از حركت جوهریِ تمامی مخلوقات و بازگشت نهایی آنها به مبدأ الهی هستی خود (نگاه كنید به فصول اول تا سوم معرفتالروح) به نحوی مجمل مطرح شده، و به همان ترتیب برداشتهای تازهی فلسفی و كلامی او دربارهی تكامل روحی انسان و معاد مورد بحث قرار گرفته است. نقطهی اوج این اثر آنجاست كه ملاصدرا به صراحت، بر نقش عالم برزخ (موضوع مورد بحث در فصل هفتم كتاب حاضر) تأكید میورزد، و بر این اساس، فرایند تكامل روحی را توضیح میدهد، و میان اشارههای گوناگون كلامی و كنایههای مندرج در متون مقدس، دربارهی فرایند عام معاد، تطابق ایجاد میكند. چنان كه اشاره كردهایم، شباهت از بابت ساختار و توالی موضوعات میان معرفتالروح و نظریات اولیهی ملاصدرا دربارهی معاد كه به تفصیل در كتاب معروف او، «اسفار» تشریح شده، بسیار است، اما از میان خوانندگان اصلی معرفتالروح آنها كه ایرانی و اهل تحقیقاند، در نگاه اول خود به خود متوجه میشوند كه استاد الهی، علیالخصوص در قسمتهای نهایی فصل هفتم این كتاب، با صراحت كامل به توضیح مفاهیم و نظریاتی میپردازد كه بی هیچ شبههای از آنِ شخص اوست. به عبارت دیگر، در آنجاست (فصل هفتم معرفتالروح) كه استاد الهی، بی پرده و مستقیم، به بحث دربارهی چشماندازهای وسیعتر آخرت و معاد، علیالخصوص مقولهی زندگیهای متوالی و زمینی روح میپردازد، كه در مباحثات ملاصدرا، با احتیاط تمام، صرفاً به عنوان امكاناتی تفسیری، تلویحی و تصورپذیر، در چارچوب یك نظام متافیزیكیِ روشن و مشخص از آنها سخن به میان میآید.
از این گذشته، برای خوانندگانی كه بدون آشنایی كافی با قرآن مجید به خواندن معرفتالروح میپردازند مفید است كه بدانند طرح مكرر و موازی مباحث مربوط به ایجاد و معاد در این كتاب – شرح نمادین مراحل و فرایندهای ظهور مظاهر الهی، و توضیحات نمادین مفصلتر دربارهی فرایند تزكیه و تكامل روح و بازگشتهای مكرر آن – در قرآن مجید از مركزیت و اهمیت خاصی برخوردار است؛ و در اغلب موارد، شباهت از این بابت با متون مقدس مذاهب شرقی بیشتر به چشم میخورد، تا با متن «كتاب عهد عتیق و عهد جدید»، به صورتی كه امروزه قرائت و تعبیر میشود.(۳) نه تنها لااقل نیمی از آیات قرآن كریم به وضوح تمام با این فرایندهای به هم پیوسته مرتبطاند،(۴) بلكه بقیهی آنها نیز كه معنایی عملیتر دارند، معنای آنها نهایتاً بر آن زمینهی وسیعتر متافیزیكی، چنان كه باید، نمایان میشود.(۵) به این ترتیب، تألیف كتاب استاد الهی بر زمینهی وسیع سنتهایی صورت گرفته كه طی قرنها بارور شدهاند – سنتهای معنوی، حاوی رویكردهایی نظری (فلسفی و كلامی) و عملی، برای تفسیر و دریافت و به كار بستن اصول مندرج در آن منابع اصلی. بنا بر این، خوانندگانِ جدید دستكم باید توجه داشته باشند كه تطابق پیچیدهای كه در سراسر كتاب معرفتالروح میان سمبولیزم متون مذهبی و مباحث كلامی از یك طرف، و زبان و ساختار مشابه فلسفهی متقدم (در مورد هستیشناسی و معرفتشناسی) و راههای تكامل معنوی از طرف دیگر، به چشم میخورد، حاصل شیوهی شخص استاد الهی نیست، بلكه جزئی از طیف وسیع سنتهای ادبی و فرهنگی دیرینیست، مشترك میان مؤلف و خوانندگان و مستمعین اصلیِ با فرهنگش.
دیگر اینكه، حتی «غیرمذهبیترین» خوانندهی امروزی نیز قادر به تشخیص اهمیت اساسی و مذهبی، و لذا حساسیت شدید سیاسی- كلامیِ آن نظریات جایگزین دربارهی سرنوشت انسان است، كه استاد الهی در فصول سوم تا هشتم به بررسی آنها پرداخته است. پاسخهای نهایی به این پرسشهای به ظاهر انتزاعی و سخت متافیزیكی به ناچار ارتباط پیدا میكند با مسائل عملی و اساسیِ عمل صالح، اختیار، هدایت، و هدفهای وسیعتر اخلاقی و نقاط عطفِ زندگانی هر فرد در اجتماع، و نه تنها رفتار معنوی انفرادی او. به عنوان مثال، یكی از حوزههای حیاتی مربوط به زندگانی معنوی كه در معرفتالروح به اختصار از آن سخن به میان آمده وجود عالم برزخ است (در فصول پنجم و هفتم)، كه خوانندگان اصلی آثار استاد الهی عمیقاً آگاهند كه شرح آن منحصر به اشاراتی نیست كه در این كتابِ كوتاه به امكانات و چشماندازهای گوناگون آخرت و معاد شده است. در تمامی روایات اولیهی اسلامی (و روایات مشابه در سایر ادیان) از این عالم معنوی به عنوان مكانی متافیزیكی یاد شده است كه زیربنای پدیدهشناسیِ بیاندازه پیچیدهی هدایت و ارشاد معنویست – یعنی مبنای نقش نامرئی و مستمر مجموع ارواح عالیه (رسولان، پیامبران، اولیا، امامان، قدیسان و دیگران) در تمامی رویدادها و فرایندهای آشنای معنوی، اعم از عبادت و رؤیا و هدایت و شفاعت و ارتباط و غیره، كه حیات معنوی انسانها در هر زمان و مكان متشكل از آنهاست.(۶) ضرورتی در كار نبوده است كه استاد الهی به صراحت خاطرنشان كند كه این عرصهی پهناور حیات معنوی و عملكرد انسانها، از آن گسترهی وسیعتر سیر كمال روح كه عامل ارتباط مباحث در كتاب معرفتالروح است، در حقیقت جدا نشدنی نیست. اما پروردن این «عامل ارتباطِ» ضروری را استاد الهی همچنان بر عهدهی تك تك خوانندگان معرفتالروح میگذارد.
۱. رجوع کنید به سوابق تاریخی که در پینوشت ۲۰ پیرامون ملاصدرا نوشتهایم و همچنین شرح مفصلترِ الهام و انگیزههای عمیقتر ابوعلی سینا برای تبدیل فلسفه به الهیات در مقالهی فیلسوفِ پیامبر در فلسفه سیاسی ابوعلی سینا در کتاب جنبههای سیاسیِ فلسفهی اسلامی، چاپ C. Butterworth Cambridge, Harvard University Press, 1992، صفحات ۱۸۸-۱۴۲. هم ابوعلی سینا و هم ملاصدرا (و برخی دیگر) آثاری داشتند با عنوان المبداء و المعاد و در تمام نوشتههای آنان ترتیب بررسی یکسانی به چشم میخورد، از کیهانشناسی و هستیشناسی به آخرتشناسی و شناختشناسی، که همین ترتیب در معرفتالروح نیز مشاهده میشود. اگر زبان فلسفی و استدلالهای ابتدای کتاب معرفتالروح برای برخی خوانندگان غربی کم و بیش آشنا است به این علت است که ترجمههای آثار ابوعلی سینا و تفاسیر آثار ارسطو، نفوذ پایدار و بنیادینی در فلسفهی لاتینِ قرون وسطی داشتهاند.
۲. الحکمتالعرشیه: رجوع کنید به ترجمه و بررسی زمینههای کتاب که در پینوشت ۲۰ به آن اشاره شده است. همان نکات در باقی آثار طولانیتر و سیستماتیک ملاصدرا بطور مفصل مورد بررسی قرار میگیرد. این کتاب کوتاه، به همراه کتابالمشاعیر که خلاصهای از عقاید معادشناسی و کیهانشناسی ملاصدرا است، در طول سه قرن گذشته برای خوانندگان تحصیل کردهی ایرانی، در دسترسترین منبع برای معرفیِ عقاید فلسفی بسیار پیچیدهی ملاصدرا بوده و موضوع تدریس و تفسیرهای مختلفی نیز قرار گرفته است. این مسائل، برخلاف موضوعات مطروحه در کتابِ عظیمِ اسفارِ ملاصدرا، برای اغلب مخاطبانِ تحصیل کردهی استاد الهی، بسیار آشنا بوده است و هنوز هم در ایران این را میبینیم. جالب است که اخیرا در ایران یک مسابقهی محبوب تلویزیونی بر اساس سوالات مربوط به آثار، بیوگرافی و فلسفهی ملاصدرا پخش شده است. نک پینوشت ۱۸.
۳. رجوع کنید به یادداشتهای مربوط به ترجمهی قرآن و معادشناسی در بخش مربوط به روشهای ترجمهی متن فارسی که به دنبال این مقدمه آمده است. برای مطالعه بیشتر در مورد سنتهای مختلف و جدیدتر تفکر اسلامی در باب ساختارهای قرآنیِ مبحثِ «مبداء و معاد» (رجوع به پینوشت ۳۳)، رجوع کنید به فهرست مفصل موجود در مجموعهی ساچیکو موراتا تحت عنوان تائو در اسلام: ماخذی برای روابط بین زن و مرد در تفکر اسلامی (Albany, NY: State University of New York Press, 1992) یا هرکدام از ترجمههای متعدد آثار ابن عربی و مفسران بعدی او. (برای جزئیات کامل رجوع شود به مجموعهی ابن عربی و مفسران او: زمینههای تاریخی و دیدگاههای جدید که اکنون در سایت www.ibnarabisociety.org/IbnArabi موجود و قابل داونلود شدن است.)
۴. این موضوع شامل بسیاری از حدیثهای اهل سنت و اخبار مربوط به امامان شیعه نیز میشود.
۵. استاد الهی در کتاب برهانالحق، مفصلاً در قالب مباحث مربوط به الهیات و متون مذهبی، به شکافتن این موضوع میپردازد.
۶. این پدیدههای معنوی به وفور، اغلب و با ذکر جزئیات، در تعالیم شفاهی استاد الهی در دو جلد کتاب آثارالحق دیده میشوند. شاید جامعترین شرحِ جنبههای تأثیرگذارِ نظری در پدیدهشناسیِ تقدس و هدایت معنوی در سنتهای اسلامی اخیر را بتوان در عقاید ابن عربی یافت که خلاصهی جامعی از آنها را مایکل چودکیویچ تحت عنوان مُهر تقدس: نبوّت و تقدس در دکترین ابن عربی (Cambridge, Islamic Texts Socoety, 1993, originally Paris: Gallimard, 1986) ارایه کرده است. در سطح اجتماعی و فرهنگی، مطالب مربوط به این موضوع که به زبان انگلیسی ترجمه شده فراوان است. برای شروع، رجوع کنید به: جایگاهِ عرفان اسلامی: میان طیفِ سنتهای مکتوب و عرفان تودهپسند در کتاب عُرفای اهل کتاب: بنمایهها، عناوین و توپولوژی، به تصحیح ر. هررا (New York/Berlin: Peter Lang 1993) صفحات ۳۳۴-۲۹۳.