اهميت امروزی معرفتالروح
با توجه به آنچه دربارهی زبان و ساختار فشرده و كنایی معرفتالروح گفته شد، به آسانی میتوان مناسبت امروزی آن را با همان عباراتی توصیف كرد كه استاد الهی در فصل پنجم این كتاب در مورد تجربهی فردی هر شخص از عالم آخرت به كار برده است: «عالم آخرت مانند مرآت است هر كسی صورت خودش در آن بیند.» بعد از پذیرفتن این مطلب، شاید كمكی باشد اگر اشارهای بشود – چون هر طول و تفصیلی خود به سرعت تبدیل به كتابی خواهد شد – به چند نكته و رویكرد اصلی در این كتاب كه در آینده محتملاً به طور روزافزونی مورد توجه قرار خواهند گرفت.(۱)
قبل از هر چیز، در یك تمدن خواه ناخواه جهانگیر و مشحون از تصادماتِ پیدرپی و تعارضات روزافزون فرهنگی و معنوی – وضعی آشفتهتر از اوضاع نابسامان برج بابل – تحقیق مشخصی، مبتنی بر پدیدهشناسی، دربارهی معنویات یا عقل معنوی به صورت معمول در معرفتالروح و دیگر آثار استاد الهی، چراغ راه است برای دستیابی به تفاهم واقعی، و واكنشهای مساعد به چالشهای روزافزون انسانی، در عین احترام به گوناگونی استنباطات و عملكردهای معنوی. برخورد وفاقآمیز او با مسائل مورد اختلاف در بحث معاد و سرنوشت انسان را میتوان در عرصهی گستردهی منازعات مزمن دینی و فرهنگی سرمشق قرار داد.(۲) یعنی، در گرماگرم این مجادلات، به جای اینكه سعی در اثبات یا تحمیل حتی یك مفهوم «صحیح» داشته باشد – و به این ترتیب، نظرات متفاوتِ دیگر را نفی كند – مطلب خود را، در همه حال، همراه با مصادیقِ روشنِ ملموس شروع میكند و همچنین به اشكال مختلف پایان میدهد؛ و در این میان، به جزء جزء تجارب معنویِ تك تك افراد عمیقاً احترام میگذارد.(۳) بر اساس همین واقعیات مشترك انسانیست – واقعیاتی كه اعتبار آنها همواره در معرض آزمونهای تجربیست – كه خرده خرده فرضیههای متافیزیكی وسیعتری را، در قالب عباراتی دقیق و عقلانی و در دسترس عام، بسط میدهد، كه به كمك آنها میتوان به شرح طیف كامل تجارب مربوط پرداخت. دینشناسانِ علاقهمند به پدیدهشناسیِ تجارب معنویِ امروزی – و در عین حال مطلع از عقاید دیروزی و الهیات و سنتهای مختلف تاریخی – قطعاً در موارد بسیار دچار شگفتی خواهند شد از همگرایی نزدیك مشاهدات استاد الهی و توضیحاتش دربارهی «مراحل» چهارگانهی فرایند رشد معنوی در فصل هفتم این كتاب با توضیحات مفصل روزافزون راجع به پدیدههای معنوی در منابع رو به رشد معاصر دربارهی احوالات نزدیك به مرگ، بازگشت به گذشته از طریق هیپنوتیزم و انواع و اقسام روشهای درمانی.(۴)
دیگر آنكه، نظریات استاد الهی در معرفتالروح – بهخصوص نظریهی بنیادین حركت جوهری تمامی مخلوقات در طول سیر تكاملی كه فرایند كیهانی معاد را نیز شامل میشود – در همه حال معطوف به توضیح و تشریح احساس سادهی انسانی ما نسبت به نقش شهودی، استنباطات ما از عالم بیكران «طبیعیِ» این بُعد اساسیِ معنویت است كه اغلب، لااقل در زمانهای اخیر، مورد بی اعتنایی بسیاری از نمایندگان رسمی سنتهای ابراهیمی – اگر نه متون مقدس اصلی – قرار گرفته است. بار دیگر، این یك عرصهی گستردهی پدیدهشناختیِ آزمون و آموزش معنویست، در اختیار بشریت، كه از جهاتی مرتبط است با برداشت خاص استاد الهی از «پژوهش معنوی»، كه بر امكانات و آیندهی روشن آن در صفحات قبل تأكید شد.
و سرانجام، تأكید استاد الهی بر نقش اساسی عالم برزخ در فرایند سیر كمال – كه تعلیمات معنوی سنتهای دینی دنیا مشحون از نظایر آنست – چشماندازی به دست میدهد كه برهان واقعیت ملموس آن را، چنان كه او خود ضمن هزاران مثل و حكایت در آثارالحق توضیح داده است، باید در پدیدههای فردی روزمرهی ناشی از روابط موجود میان عوالم خاكی و معنوی جستوجو كرد، كه از آن جملهاند همهی تجلیات فردی بیشمار تربیت و هدایت معنوی، از سوی آن شخصیتهای بزرگ معنوی (از جمله، بنا بر سنتی كه در اینجا به آن اشاره میكند، پیامبران و همهی اولیا) كه واقعیت آنها در جریان عملكرد روحانیِ خاص هر فرد كشف میشود. در اینجا نیز بار دیگر استاد الهی اشاره میكند به اینكه اگر پدیدههای گوناگون زندگانی روحانی خود را درست درك كنیم و قدر بدانیم، چه بسا تبدیل بشوند به پیامهای الهیِ تكمیلی، به چراغ راه، به درسهای گرانبها – نه «بتها»ی خیالی در مناظرات جدلی – در طول راههای متقاطعمان به سوی هدف مشترك كمال معنوی.
۱. برای شروع مطالعه، میتوان به تارنماهای متعددی که در پینوشت ۴ ذکر شد و حاوی توضیحات مفصل و کاربردهای عملیِ عقاید بنیادین استاد الهی هستند و جنبههای مختلف آن را در زندگی امروزی نشان میدهند، رجوع کرد. در همین جهت میتوان به سری کتابهای مبانی معنویت فطری اشاره کرده که توسط فرزند او، دکتر بهرام الهی، نوشته شده و او در آنها با استفاده از زبان امروزی و جهانشمولِ علمی و علم طب به تشریح عقاید معنوی استاد الهی میپردازد. تا امروز، از این سری کتابها، عنواینِ مبانی معنویت فطری: نگرشی تازه به معنویت به عنوان یک علم تجربی مستقل (انتشارات دروی، ۱۳۷۶)، معنوی یک علم است (انتشارات دروی، ۱۳۷۷)، و طب روح: اخلاق اصیل (انتشارات دروی، ۱۳۷۹) به چاپ رسیده است. همچنین رجوع کنید به خلاصهای از تعالیم استاد الهی که توسط دکتر بهرام الهی در کتاب راه کمال منتشر شده.
۲. رجوع کنید به مباحث پیرامون نقش پیشروِ استاد الهی در زمینهی اخلاقیات الهی و تفاهم دینی در مجموعهی جهتها و حرکتها: اندیشهی اسلامی در تمدن جهانی (London: Archetype 2003) و، به طور کلیتر، آثار اشخاص صاحبنام از اقصا نقاط دنیا در رشتههای مختلف (موسیقی، روانشناسی، ادبیات، هنر، حقوق، اخلاقیات و مطالعات دینی) در مجموعه سمپوزیومهایی که در پاریس و نیویورک در جشنهای صدمین سالگرد تولد استاد الهی در سال ۱۹۹۵ تحت عنوان ”معنویت: کثرت و وحدت“ (Paris: Presse de l’Universite-Sorbonne, 1996) برگزار شد.
۳. خوانندگان آشنا به فلسفه، در اینجا و جاهای دیگر متوجهی شباهتهای میان روش استاد الهی و دیالوگهای افلاطون میشوند.
۴. با اینکه اکنون مطالب زیاد و روزافزونی در هر کدام از این زمینهها در دست است (حتی اگر خدمات هزاران نفر در رشتههای مختلف طب و بهداشت را به حساب نیاوریم) در اینجا حداقل به یک کتاب جامع و معتبر ار نظر روششناختی اشاره میکنیم که با مشاهدات استاد الهی در آخر فصل ۷ شباهت خارقالعادهای دارد (و همین طور در دو جلد کتاب آثارالحق) و آن عبارت است از: سفر روح نوشتهی مایکل نیوتون (Minneapolis, MN: Llewellyn, 1994).