آثار منتشر شدهی استاد الهی: جایگاه معرفتالروح
استاد الهی در طول زندگانیاش آثار مختلفی به رشتهی تحریر درآورد. این امر از دستنوشتهها و دفترهای به نمایش گذاشته شده در نمایشگاهی به مناسبت بزرگداشت یکصدمین سال تولد وی در ۱۳۷۴ در دانشگاه سوربونِ پاریس مشهود است(۱). با این حال، تنها پس از بازنشستگی بود که به انتشار آثارش پرداخت. اولین کتاب او، کتابِ دقیق و عمیق برهانالحق در زمینهی الهیات است که در سال ۱۳۴۲ شمسی منتشر شد، و در ویراست بعدی گسترش وافری یافت. اثر بعدی «حاشیه بر حق الحقایق» (۱۳۴۶ ش)، حاشیهای بود مفصل بر حماسهی معنوی منظوم پدرش، موسوم به «شاهنامة حقیقت». و سرانجام، کتاب معرفتالروح، که در سال ۱۳۴۸ ش به چاپ رسید.
برهانالحق اثری است سخت غامض در مقولهی الهیات و مفاهیم عرفانی، شامل وجوه مشترکِ معنوی میان قرآن، احادیث و اخبار و تعالیم ائمهی اطهار، و سنن و اصول اعتقادی مسلک عرفانی اهلحق که سنت روحانیِ حاکم در برخی مناطقِ غرب ایران است؛ و نیز تعالیم و حماسههای این مسلک (که در اصل به یک گویش محلی کُردی است که سخنگویان اندکی دارد) که پیش از آن، در اثر سُتُرگ پدرش، شاهنامهی حقیقت، به نظم فارسی درآمده بود(۲). شباهت طرز نگارش برهانالحق به معرفتالروح از آنجاست که مؤلف در هر دو کتاب، ضمن تطبیق آیات قرآنی، احادیث و اخبار و تعالیم ائمهی اطهار و گفتههای اولیای برجستهی مسلک اهلحق، همگونیِ حقایقِ معنویِ پنهان در بطن یک یک آنها را آشکار میسازد. همان مسائل عمدهی متافیزیکی که در معرفتالروح مرکزیت داشت، در برهانالحق نیز مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است، اما در برهانالحق، بیشتر با زبان فقهی و تمثیلی قدیمتر، و در معرفتالروح، با زبان استدلالی و اصطلاحی فلسفی.
به هر روی، وجه مشترک میان برهانالحق، معرفتالروح و تا اندازهای تعلیمات شفاهی استاد الهی – که بعداً در دو جلد با عنوان آثارالحق انتشار یافت و طیف وسیعتری از مشرب فکری او را شامل میشود – علاقهی مؤلف به پاسخگویی سؤالات معنوی و درخواستهای ارشادی افراد عادی و اهل تتبع و موسیقیدانها از طبقات مختلف جامعه، نه تنها در ایران، بلکه در اروپا و امریکا بود، که شوق حضور جویندگانی از آن کشورها را نیز در محضر استاد باعث میشد(۳). بنا بر این، تألیف معرفتالروح، چنانکه مؤلف خود در مقدمهی آن کتاب توضیح میدهد، مرهون کسانی است که بعد از خواندن برهانالحق سؤالهایی دربارهی شناخت «روح» مطرح کرده بودند، که جواب به آنها مستلزم تحریر رسالهای در این زمینه بود. مؤلف ضمناً در طول چند سال به سؤالها پاسخ داد که مجموعهای از این سؤال و جوابها ضمیمهی چاپهای بعدی برهانالحق شد. از اینرو، برهانالحق که در چاپ اول از دویست صفحه تجاوز نمیکرد، با افزودن مستندات و ملحقات به آن، حدود ۴۰۰ صفحهی دیگر افزایش یافت.(۴) این افزایش به سبب درج سؤالهای گوناگون و جوابهای مفصل و دقیق استاد به آن سؤالها بود که بسیارشان فراتر از نص کتاب میرفت. به این ترتیب، این بخش از تلاشهای عملی و شخصی استاد در جهت آموزش و هدایت، در چاپهای بعد، تقریباً به اندازهی گفتارهای شفاهی و مفصل او در مجلّد اول آثارالحق شد.
۱. شماری از این دستنویسها که تاکنون به چاپ نرسیده است، شامل عبادات و مراقبات گوناگون است. یک اثرِ مابعدالطبیعی مرتبط با اوائل دوران زندگیاش (۱۲۹۳) در باب همان موضوعاتِ پر شمار معرفتالروح با عنوان کشفالحقایق (۱۳۰۲)؛ بررسی دیگری در مورد واقعیات مربوط به هر یک از مراحل معنوی دین، نوشته به سال ۱۳۰۱ با عنوان حقیقتالاسرار؛ و بررسی تفسیری مبسوط در مورد متن مقدس (به زبان کُردی) مسلک اهلحق، با عنوان کلام سرانجام که مبتنی بر مجموعهی دستنویس بینظیر استاد الهی است. تارنمای یادبود صدمین سال تولد وی (www.ostadelahi.com/english/works) نیز از مجموعهای از اشعار و مجلدی از تفسیر قرآن به زبان کُردی یاد کرده است.
۲. نک حکایت روشنگر ذیل که از آثارالحق، گفتار ۱۵۲۷ است. (فصل ۲۳): “تمام شاهنامهی حقیقت [که شمار ابیات آن ۱۵۰۴۲ است] را پدرم در ظرف چهل روز فرمودند. یادم میآید که در اطاق قدم میزدند و روان و بدون توقف اشعار میفرمودند و من تند تند مینوشتم.” تصحیح و شرح آن متن (پینوشت ۱۰) بر اساس دستنویس اصلی وی از آن اثر منظوم بود.
۳. آن جلسات متعدد پرسش و پاسخ مذکور در برهانالحق از صفحه ۲۴۵ تا ۶۵۵ آخرین چاپ متن کامل آن اثر آمده است؛ نام کسانی که پرسشها را مطرح ساختهاند نیامده است، اما اغلب ملیت، حرفه، و مشخصاتی مانند آن آمده تا به پرسشهای آنها بهتر در متن نگریسته شود. آثار چاپی و نوارهای ویدیویی که در مجالس یادبود صدمین سال تولد استاد الهی در ۱۳۷۴ برگزار شد، شامل مطالب گسترده و دست اول و تأثیرات دیدارکنندگان برجسته از استاد الهی در اواخر روزگار اوست، که از این دست موسیقیدان بلند آوازه، یهودی منوهین Yehudi Menuhin و طراح برجستهی رقص، موریس بژار Maurice Béjart هستند.
۴. کتاب برهانالحق امروزه در خارج از ایران نیز مورد مطالعه تعداد روزافزون خوانندگانی قرار میگیرد که بیشتر تحتتاثیر جهانی بودن تعالیم معنوی نهفته در آن هستند تا موضوعات مذهبی که بافت اصلی آن را تشکیل میدهد. این توجه و علاقه خوانندگان جدید خود شاهد جالبی است بر اشارات استاد الهی در مورد اهمیت ماندگار این کتاب، و کتاب معرفتالروح، که در گفتارهای ۱۸۹۴ و ۱۹۹۷ آثارالحق، و بخصوص در گفتار زیر مشاهده میشود: در معرفتالروح اسرار زیادی هست، حتی به شما فرزندانم كه از همه به من نزدیكترید نگفتهام. برهانالحق، معرفتالروح و كتابهای دیگری كه نوشتهام، بعد از خودم میفهمند چیست و هر چه سطح معلوماتشان بالاتر رود بیشتر پی میبرند. هر چه قرن بیشتر بگذرد ارزش آنها بالاتر میرود. […] روش تحقیقم چنین است: دربارهی هر موضوع آنقدر تحقیق میكنم تا به بنبست برسد و چیزی نباشد كه دربارهی آن ندانم. (آ۱، ۱۶۶۵)