مبحث سیرکمال

مبحث سیرکمال


  • آیا می‌توان تعریفی روشن از سیر تکامل به دست داد؟

    سیرتکامل یعنی طی مدارج برای نتیجه‌ی نیل به مرتبه‌ی غائی کمال که همان آخرین مقام وصال به حق است.


  • موجود، چه وقتی به وجود می‌آید؟

    هر موجودی وقتی به‌وجود می‌آید که آنچه لوازم موجودیت است در او مهیا گردد.


  • حال که به وجود آمده‌ایم، وظیفه‌مان در این دنیا چیست؟

    وظیفه‌ی هر موجودی در طول زمان موجودیتش آن است، تا آن‌جایی که قوه‌ی ادراکیه و توانایی جسمی دارد و خالی از عُسر و حَرَج و تکلیف شاقِ ‌مالایُطاق است، سعی و اهتمام برای طی مراحل سیر تکامل خود نماید.


  • آیا تمام موجودات ملزم به سیر کمال هستند؟

    عموم طبقات موجودات، خواه دانی یا عالی با وسایلی که در اختیارشان گذارده شده، بالاخره باید سیر تکاملی خود را انجام دهند، آن‌گاه در آخرین مرحله‌ی امکان، هر یک مطابق استحقاق اعمالشان نتیجه‌ی غائی ببرند.


  • آیا مقررات سیر تکامل برای تمام موجودات عالم یکسان است؟

    همان طور که موجودات کائنات از حیث ماهیت خلقتی مختلف هستند، از حیث سیر تکامل هم با یکدیگر اختلاف دارند و آغاز و انجام هر قسمتی از اقسام مخلوقات کائنات به طرز مخصوص به آن قسمت سپری خواهد شد و یکی از آن قسمت‌ها هم موجودات کره‌ی زمین است که مقررات سیر تکامل مخصوص به خود دارد.


  • موجوداتی که قوه‌ی تشخیص و تمیز ندارند سیرکمالشان چه می‌شود؟

    موجودات تا زمانی که دارای قوه‌ی تشخیص و تمیز نیک و بد اعمال خود نشده‌اند و تکلیفی بر آنها وارد نگشته، طبق مقررات تغییرناپذیر الهی که در نهاد طبیعت هر موجودی قرار داده شده، توسط گردش منظم طبیعی ارتقاء تدریجی می‌یابند. از آن به بعد هم اعمالشان شاخص سرنوشتشان خواهد بود.


  • آیا جسم و روح با هم سیرتکامل می‌نمایند؟

    هر جسمی از بدو پیدایش هسته‌ی حیاتی متدرجاً نمو می‌نماید تا به منتها درجه‌ی رشد جسمی خود می‌رسد، همان طور هم روحش به تناسب تدریجی قوای جسمی، تقویت سیرتکامل یافته تا به کمال استعداد ذاتی معنوی خود می‌رسد. پس به این قاعده لازم می‌آید که موجودات ذی‌روح کره‌ی زمین، هر یک، جسم و روحشان به قوه و معاضدت یکدیگر طی مراحل بنمایند.


  • آیا آخرین هدف، برای تمام مخلوق یکسان است؟

    به حکم عدالت‌پروری پروردگاری، دوره‌ی سیر تکامل و هدف نهایی جهت کل مخلوق، یکسان است.


  • آخرین نقطه در سیر تکامل هر خلقتی چیست؟

    آخرین نقطه‌ی سیر تکامل هر خلقتی هنگامی است که خواص تمام اثرات طبایع مخلوقیت، از مبدأ عالم عُلوی الی منتهی‌الیه عالم سُفلی، در او جمع گشته کامل‌العیار گردد بدیهی است با چنین موقعیتی به حق و حقیقت خواهد رسید و کمال را در وصال خداوند متعال دریافت نموده به مَعاد ابدی مرجوع می‌گردد.


  • کمال مطلوب موجودات چیست؟

    از عدم به وجود آمدن، و از وجود به کمال موجودیت رسیدن، و پس از کمال موجودیت به واجب‌الوجود پیوستن، نهایت درجه‌ی فیض فیاضیت و کمال مطلوب جهت موجودات خواهد بود.


  • آیا برای سیر کمال روح، مدت زمان معینی مقرر شده؟

    مدت حداکثر ضرب‌الاجل برای طی مراحل کمال پنجاه هزار سال به حساب سنواتی مدار منظومه‌ی شمسی کره‌ی زمین است و حداقل همانا مدت عمر قالب بشری اولیه می‌باشد.


  • اگر روحی در مدت مقرر موفق به سیر تکامل نگردد، تکلیفش چیست؟

    آن وقت مؤبداً محروم از فیض مرتبه‌ی کمال که وصال حق است خواهد گشت. اما جزای نیکی اعمالش در یکی از درجات مادون مقام کمال، به میزان استحقاقش داده خواهد شد و سزای بدی اعمالش نیز که خواری و عذاب مقرره است، طبق مجازات اعمالش (اعم از موقت یا دائم) در یکی از مراتب سافلی تا اسفل‌السافلین خواهد یافت.


  • چه موقع شخص مشمول مجازات ابدی می‌شود؟

    مجازات ابدی اشخاص در عقبا وقتی است که در دنیا حجت بر آنان تمام شده باشد. آن چنان حجتی که خالق متعال آن را اتمام حجت محسوب نماید، نه آنچه را که مخلوق به قیاس خود حجت بدانند.


  • اینکه گفته می‌شود شخص نتیجه‌ی اعمال نیک و بدش را مؤبداً خواهد دید، منظور از «مؤبداً» چیست؟

    این که کلمه‌ی «مؤبداً» در اینجا یا هر مورد دیگر استعمال شده و می‌شود، همگی مؤبد اعتباری است، یعنی تا خدا خواهد و یا تا کائنات باقی است آنها نیز مؤبدند. و الا چنان که کراراً گفته شده است، ابدِ مطلق فقط ذات واجب‌الوجود است و بس، که تا بوده او بوده و تا هست او هست.


  • اعمالی که از انسان صادر می‌شود، چه اثرات یا نتایجی به دنبال دارد؟

    در ازای هر یک از اعمال نیک و بد اشخاص، دو نحو جزا و سزا وجود دارد که یکی عکس‌العمل دنیوی و دیگری ثواب و عقاب اخروی می‌باشد. مثلاً اگر کسی خدمت مفیدی یا محبت بی‌ریایی یا کمک بدون مزدی به افراد یا جامعه نماید عکس‌العملش، تحصیل احترام و نیکنامی و محبوبیت و اعتماد نزد آنان خواهد بود. ثوابش را هم در مَعاد خواهد برد و اگر کسی عمل زشتی مرتکب شد، عکس‌العملش همانا خواری و بدنامی و منفوریت و بی‌اعتباری و نکبت‌های دیگر در دار دنیاست، عقابش هم روز واپسین خواهد دید. به عبارت، دیگر هر عملی یک اثر وضعی و یک نتیجه‌ی غائی خواهد داشت.


  • خوشی‌ها و ناخوشی‌های عالم معنا چگونه توصیف می‌شود؟

    کمیت و کیفیت لذایذ و آلام واقعیِ مَعاد ابدی، نه چنان است که به وصف آید، زیرا به هر درجه توصیف شده همگی در حکم تشبیه و تمثیل است. و الا شدت تأثیر هر یک از نِعَم و نِقَم آن‌جا به حدی است که قابل قیاس با آنچه تصور شود نخواهد بود و تا کسی مزه‌اش نچشد نداند.


  • آیا هر یک از اعمال نیک و بد، به یک میزان ثواب و عقاب دارد؟

    نسبت به هر کسی برای هر یک از اعمال مزبوره،‌ ثواب و عقاب معینی تعیین گردیده که بدون تبعیض، معلوم و اجرا می‌گردد با این قید که خداوند تبارک و تعالی ثواب را از جنبه‌ی فضل و احسان بنده‌پروری‌اش، ده برابر پاداش، و عقاب را از جنبه‌ی عدالت‌گستری‌اش، یک برابر کیفر خواهد داد.


  • جزا و سزای نیک و بد اعمال هر کس در نشآت اخروی به چه کیفیتی است؟

    «ارواح نیکوکاران» به ادراک نشئه‌ی لذایذ مؤبداً مبتهج و مسرورند. « ارواح اشقیا و بدکاران»، به ادراک نشئه‌ی ‌آلام مؤبداً معذب و مغموم و منفعلند.


  • نشآت اخروی بر چند قسم است؟

    بر دو قسم است: نشئه‌ی عمومی روحی و نشآت خصوصی معنوی.


  • نشئه‌ی عمومی روحی چیست و شامل چه کسانی می‌شود؟

    بهره‌مندی از حیات و تحرک جوهری سیر تکاملی، و خودشناسی، و تنازع بقا، و صفت غضب و شهوت، و خصلت دفع ضرر و جلب منفعت، و احساس تلذذ و تألم، و چشیدن سَکرات موت، و مفارقت روح از بدن و به عالم آخرت پیوستن و غیره. نشئه‌ی عمومی روحی برای تمام موجودات کائنات در دنیا و آخرت یکسان است. یعنی شدت و ضعف درجاتی، و تفاوت طبقاتی، و کمیت و کیفیت خلقتی به هیچ وجه در آن تأثیر ندارد. از این‌رو نشئه‌ی واحد بر همه حکمفرماست.


  • آیا نشآت خصوصیِ معنوی شامل تمام موجودات می‌شود؟

    بله تعداد نشآت خصوصی معنوی نسبت به تعداد افراد موجودات کائنات می‌باشد که در هر موجودی بنا به کیفیت و کمیت و ادراک خاص مخصوص به خود آن موجود، تأثیر نشئه‌ی اخروی نمایان خواهد بود.


  • آیا درک نشآت اخروی برای همگان یکسان است؟

    خیر، مثلاً، اشخاصی از بشرِ زنده که با ارواح مردگان در خواب یا وسایل دیگر تماس حاصل کرده‌اند، اخبار نشآت اخروی را به همان کیفیتی که تلقین ذهنی خودشان بوده دریافته‌اند. بعید نیست، زیرا خود ارواح هم آن نشآت را به صورتی که در افکارشان تجسم دارد ( اعم از لذایذ یا آلام)، درک می‌نمایند. چون که عالم آخرت مانند مرآت است، هر کسی صورت خودش در آن بیند.


  • آیا در حیات جسمانی، درک لذاید اُخروی امکان دارد؟

    جسم تا زمانی که تحت تأثیر هوی و هوس نفس اماره‌ی شهوانی است نمی‌تواند درک نشآت مقام روحانی را بنماید.


  • آیا عموم مخلوق از نظر ارتباط با خالق، با هم برابرند؟

    خداوند، عادل و فیضش عام است. مخصوصاً عموم مخلوق از نظر طبیعت و خلقت و ارتباط با خالق در عرض یکدیگر قرار دارند نه در طول یکدیگر.


  • در مسیر تکامل مشاهده می‌شود که یک نفر یا یک جماعت، خوشبختی نسبی دارند و نفر دیگر یا جماعت دیگر محرومند. این تبعیض از کجا ناشی می‌شود؟

    تبعیضاتی که در زندگی مخلوق از هر حیث و هر جهت به هر اسم و رسم، به ظاهر امر دیده می‌شود همگی روی حساب‌های دقیق نتایج اعمال قبلی و حالی و بعدی و یا سیر تکامل هر موجودی خواهد بود، و الا خداوند عادل و فیضش عام می‌باشد.


  • روح ملکوتی که از دَم پرودگار است، چه احتیاجی به طی مراحل سیرکمال دارد؟

    هر مخلوقی باید با ذخایری که در نتیجه‌ی اثرات سیر نزولی اخذ کرده است، شروع به طی مدارجِ معارجِ سیر صعودی تکاملی عوالم بالاتر کند. مانند این که، گرچه در شأن بشر باسواد شدن است، اما تا در مکتب، آموزش مدارج آموختن را کلاس به کلاس، از ابتدا الی دوره‌ی عالیه طی ننماید، سواد کافی نخواهد داشت.


  • علت فراموشی روح در قالب جسمانی چیست؟

    روح به هر زمان و مدتی که در قالب بشری جای دارد، به حکم اقتضای طبیعت، چنان غلظت غبار مادی جسمانی و هوای نفسانی بر او احاطه می‌نماید که حجاب فراموشی بین حال و گذشته‌اش خواهد شد.


  • آیا می‌توان گفت که علت فراموشی سوابق روحی، تنها جسم مادی است؟

    جسم مادی به تنهایی موجب حجاب برای اطلاع از سوابق قبلی نیست، بلکه غبار هوای نفسانی است که ایجاد پرده‌ی ظلمانی می‌نماید. پس به هر مقدار که روح از قید تخیلات غبار شهوانی رها گردد، به همان مقدار از قطر حجاب بی‌خبری‌اش کاسته می‌شود.


  • آیا فراموشی زندگی‌های گذشته، توجیه دیگری نیز دارد؟

    اگر سوابق قبلی به خاطر بماند، ممکن است بین اشخاصی که در قالب‌های پیشین روابط حسنه یا سَیئِه داشته‌اند آن روابط تجدید گشته موجب اختلال انتظامات جامعه شود، یا طرفین ذی‌‌ربط را ناراحت و متأثر سازد که بالنتیجه سبب توقف سیر تکامل گردد. همچنین اگر به هنگام تجدید قالب‌ها، پرده‌ی فراموشی بین فواصلِ وقایعِ‌ سوابق و لواحق قرار نگیرد، بدیهی است خاطرات گذشته و حال و آینده به هم متصل گشته در حکم واحد به شمار می‌آیند. در این صورت موضوع تعدد هزار عالم تکاملی منتفی خواهد شد و حجتی برای طی نشیب و فراز مرحله‌ی سیر تکامل کمال باقی نمی‌ماند.


  • آیا بچه‌ها هنگام تولد، خاطرات زندگی‌های گذشته را به یاد دارند؟

    هر بشری از هنگام تولد تا مدت زمان معینی، خاطرات گذشته‌اش کلاً یا بعضاً به نظر می‌آورد که حداقل آن، مدت چهل روز است. لیکن حداکثرش نسبت به استعداد روحی اشخاص متفاوت و غیرمعلوم خواهد بود.


  • آیا غیر از بچه‌ها، افرادی هستند که زندگی‌های گذشته‌‌شان را به یاد بیاورند؟

    هر بشری هرگاه به لحاظ سوابق درخشانی که در قالب‌های قبلی داشته و در قالب فعلی هم تمام دوران زندگانی‌اش طلباً لمرضاةالله، با پندار و گفتار و کردار نیک برگزار شده، مخصوصاً از جمیع علایق دنیوی وارسته باشد، حتی لذایذ و آلام خاطرات قالب‌های گذشته‌اش نیز به هیچ‌وجه بر او اثر نگذارد، آن چنان کسی به علت تسلط روح بر نفس و صیقل یافتن آینه‌ی وجود، امکان دارد تا حدود وسع استعدادش از سوابق گذشته‌ی خود استحضار حاصل نماید.


  • آیا ممکن است روح پس از مرگ به همان جسم اولی بازگردد؟

    وقتی روح از بدن خارج شود (جز در موارد استثنایی) دیگر به آن جسم مادی اولی برگشت نمی‌نماید.